معنی رمان پى یر بول

حل جدول

رمان پى یر بول

پل رودخانه کواى


رمان پى یر مک اورلان

دختر ها و بندر هاى اروپا

دخترها و بندرهاى اروپا


رمان میشل دو سن پى یر

در این جهان قدیمى


اثر پى یر شونو

تمدن اروپاى کلاسیک


رمان پى یر بوآلو و توماس نارسژاک

از میان مردگان

فارسی به عربی

بول

بول

عربی به فارسی

بول

پیشاب , ادرار , زهر اب , بول , شاش

لغت نامه دهخدا

بول

بول. [ب َ] (ع اِ) کمیز. ج، ابوال. (منتهی الارب). آبی که از کلیه ها ترابد و در مثانه جمع گردد و بطور طبیعی دفع شود. ج، ابوال. (از اقرب الموارد). شاش. و فارسیان با لفظ کردن بمعنی شاشیدن استعمال نمایند. (آنندراج). کمیز و شاش. ج، ابوال. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). شاشه. (غیاث). پیشاب.کمیز. شاش. ادرار. (فرهنگ فارسی معین):
آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر.
مولوی.
جام می مستی شیخ است ای فلیو
کاندر او دردی نگنجد بول دیو.
مولوی.
چو بام بلندش کند خودپرست
کند بول و خاشاک بربام بر.
سعدی.
- بول ابیض، بول که برنگ کاغذ باشد. بول که برنگ بلور باشد. (یادداشت بخط مؤلف).
- بول الدم، که آنچه بیرون آید [بجای شاش] خون بود. (بحر الجواهر). بول که خون با آن خارج شود.
- بول الدموی، هو المختلط بالدم. (بحر الجواهر). بول بخون آمیخته.
- بول الیرقانی، هوالاحمر الضارب الی السودا و الصفره. (بحر الجواهر).
- امثال:
بول و قولش یکی است.
|| ولد. (منتهی الارب). فرزند. (آنندراج). ولد و پسر. (ناظم الاطباء). || عدد بسیار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).

بول. [ب َ] (ع مص) کمیز انداختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کمیز انداختن و شاش کردن. (ناظم الاطباء). کمیز انداختن و شاشیدن. (فرهنگ فارسی معین). || جاری شدن آب و مانند آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || شکافته شدن. (آنندراج).


یر

یر. [ی َرر] (ع اِ، از اتباع) از اتباع شر است: هذا الشر والیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

گویش مازندرانی

تعبیر خواب

بول

دیدن بول یا ادرار در خواب دو صورت دارد. یا بیننده خواب خودش ادرار می کند یا می بیند که دیگری ادرار می کند. به هر حال دیدن بول در خواب بد نیست. اگر دیدید که خودتان ادرار می کنید از غم فارغ می شوید و ناراحتی هایی که دارید از بین می رود. این با مقدار ادراری که می کنید بستگی مستقیم دارد. هر چه بیشتر ادرار کنید فراغت شما از غم و غصه بیشتر است. اگر دیدید که دیگری ادرار می کند نیک است. چنانچه شاهد ادرار دیگری بودید خرمی و صفا است هم برای بیننده خواب و هم برای کسی که در خواب دیده اید ادرار می کند. اگر دیدید دیگری ادرار می کند و ادرار او لباس شما را ملوث و آلوده کرده از او مختصر آزردگی خاطر پیدا می کنید که رفع می شود. چنانچه ببینید که ادرار می کنید و ادرار شما به لباس و پا و کفشتان می ریزد به نعمت و رفاه آمیخته به خرمی و شادی می رسید و بسیار نیکو است. -

مترادف و متضاد زبان فارسی

بول

ادرار، پیشاب، شاش، گمیز، نجاست،
(متضاد) غایط

فرهنگ فارسی هوشیار

بول

آبی که از کلیه ها ترابد و در مثانه جمع گردد و بطور طبیعی دفع شود، ادرار

معادل ابجد

رمان پى یر بول

541

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری